عاشقانه اول
مرا به یاد دار
مرا که قرن هاست، رفته ام
شباهنگام
در غریب وار چشمانت
وقتی که بغض
در ذره های صدایت شکست
وقتی در آسمان نگاهت
هیچ پرنده ای نبود
وقتی که انبوه بی بیان درد، دلت را فشرد
وقتی که هیچکس
حتی برای لحظه ای
در رنج های شکوهمند تو، نمی آرست
مر ا به یاد دار
مرا که قرن هاست از مهربانی نگاه تو دورم
مرا که شانه های بی یاورم، خسته اند
مرا که عاشقانه های بی دریغ تو را نمی شنوم
مرا به یاد دار
خود را به اندوه من بسپار
وقتی که هیچ بهانه ای برای گریستن نماند
مرا که قرن هاست، رفته ام
شباهنگام
در غریب وار چشمانت
وقتی که بغض
در ذره های صدایت شکست
وقتی در آسمان نگاهت
هیچ پرنده ای نبود
وقتی که انبوه بی بیان درد، دلت را فشرد
وقتی که هیچکس
حتی برای لحظه ای
در رنج های شکوهمند تو، نمی آرست
مر ا به یاد دار
مرا که قرن هاست از مهربانی نگاه تو دورم
مرا که شانه های بی یاورم، خسته اند
مرا که عاشقانه های بی دریغ تو را نمی شنوم
مرا به یاد دار
خود را به اندوه من بسپار
وقتی که هیچ بهانه ای برای گریستن نماند
0 reacties:
Een reactie plaatsen
<< Startpagina